بنفشهایی خوشرنگ
دمیده بود در آغوش کوه از دل سنگ.
به کوه گفتم :
شعرت خوش است و تازه و تر
وگر درست بخواهی من از تو شاعرتر
که شعرتو از دل سنگ است وشعرمن از دل تنگ
همنورد
صبر ایوب می خواهد
عمر نوح می خواهد
گرداب عشق تو
استقامت کوه می خواهد
ای هم سخن بیا !
جانم به تن بیا !
بشنو ز من بیا !
کوه در انتظار ماست...
اقای اسلامی ممنون سپازگذارم از زحمات شما
آقا رضا خیییییلی آقایی